muntin.friday

muntin.friday

Page Type Page Type: Album

Add Heading here

روز پنج شنبه 12/8/90 ساعت 5 صبح،به اتفاق حاجیه خانم پس از یک هفته بارندگی شدید در تهران عازم ارتفاعات شمالی شدیم. جای برادر بزرگوار حاج آقا یگانلو که این ایام در مکه هستند و روز جمعه عازم عرفات می شوند نیز خیلی خالی کردم. ضمن این که واقعا هر چه به سمت ایستگاه پنج نزدیک تر می شدم دوستان بیشتری را یاد می کردم، بخصوص حاج حیدر که خلاصه ان شاء الله بزودی کمر درد ایشان بهبود بیابد و با هم این مسیرهای زیبا را طی کنیم.
در طول این سال های رفتن به کوه دیروز خیلی روز مهیج و جالبی بود انتظار یک چنین وضعیت آب و هوایی را نداشتم، دهه ی اول آبان و برف آنقدر بود که انگار در بهمن ماه کوه رفته ای.
تقریباً تا ایستگاه سه خیلی اثری از برف نبود و بعد از ایستگاه 3 هم تصور بر این بود که برف کمی است اما همین که خواستم اولین ارتفاعات پس از ایستگاه را طی کنم با برف نسبتاً زیاد مواجه شدم و هرچه هم که جلوتر می رفتم برحجم افزوده می شد. به ایستگاه چهار(تقریباً میانه ی راه ایستگاه 3 به 5 که کوه نوردان استراحت مختصری می کنند) که رسیدم واقعا برف قابل توجه بود و در حالی که باید تا ا رتفاع مشرف بر دره ی ایستگاه 5 بالا می رفتم و سپس به سمت ایستگاه 5 حرکت می کردم در خط الرأس تا زانو تقریباً در برف فرو می رفتم و این حرکت را نیز سخت می کرد. و به این همه اضافه کنید آفتاب جان بخش و دل نواز که این حرکت را بسیار دلچسب می کرد.
در محوطه ی ایستگاه 5 نیز که در عکس ها مشخص است ارتفاع برف چه مقدار است. به ویژه روی دیواره ها.
به هر شکل روزی دلچسب و زیبا بود و شاید بخش قابل توجه فشارهایی که در طول دو هفته ی گذشته داشتم برطرف شد . امیدوارم سالم و تندرست باشید و شما هم در این مسیر با ما همقدم شوید.
عزت مستدام.

External Links

Add External Links text here.

Comments

No comments posted yet.